به خوبی، کاملاً، به کلی، یک باره: جان دریغم نیست از عیسی ولیک واقفم بر علم دینش نیک نیک، مولوی، گفت نادر چیز می خواهی ولیک غافل از حکم خدایی نیک نیک، مولوی، تو قیاس از خویش می گیری ولیک دور دور افتاده ای تو نیک نیک، مولوی
به خوبی، کاملاً، به کلی، یک باره: جان دریغم نیست از عیسی ولیک واقفم بر علم دینش نیک نیک، مولوی، گفت نادر چیز می خواهی ولیک غافل از حکم خدایی نیک نیک، مولوی، تو قیاس از خویش می گیری ولیک دور دور افتاده ای تو نیک نیک، مولوی
نام ترکی میوه ای است شبیه به دل گنجشک که دانه های ریزی شبیه به دانه های میوۀ توت دارد. رنگ رسیدۀ آن سرخ تیره و مزه اش ترش شیرین است و گیاهش به قدر شبری و زیاده ازآن. بویش به بوی گرمک و خربوزه مانند است. برگش مانند برگ گل سرخ است و ساقه اش اندکی خار دارد. گلش شبیه به پاپیجاک میباشد و مانند بنفشه گیاهش همیشه سبز است و در تنکابن آن را لپ دانه و در دیلم چمبل و در گیلان و مازندران خربوزه کا نامند و ابن تلمیذ، منچوتو نامیده است... چیک لک سرد و تر و مقوی است. دافع صفراو نیروبخش دماغ است. این گیاه در خواص مانند علیق است. (تحفۀ حکیم مؤمن). چیگلک. رجوع به چیگلک شود
نام ترکی میوه ای است شبیه به دل گنجشک که دانه های ریزی شبیه به دانه های میوۀ توت دارد. رنگ رسیدۀ آن سرخ تیره و مزه اش ترش شیرین است و گیاهش به قدر شبری و زیاده ازآن. بویش به بوی گرمک و خربوزه مانند است. برگش مانند برگ گل سرخ است و ساقه اش اندکی خار دارد. گلش شبیه به پاپیجاک میباشد و مانند بنفشه گیاهش همیشه سبز است و در تنکابن آن را لپ دانه و در دیلم چمبل و در گیلان و مازندران خربوزه کا نامند و ابن تلمیذ، منچوتو نامیده است... چیک لک سرد و تر و مقوی است. دافع صفراو نیروبخش دماغ است. این گیاه در خواص مانند علیق است. (تحفۀ حکیم مؤمن). چیگلک. رجوع به چیگلک شود
پاره پاره. (آنندراج) (جهانگیری). لخت لخت. (آنندراج). لشکه لشکه: پر شد چو آژیری کنارم دیده تا بارید اشک آژیر در ماهیتی یا خود جگر شد لشک لشک. اسدی (از جهانگیری)
پاره پاره. (آنندراج) (جهانگیری). لخت لخت. (آنندراج). لشکه لشکه: پر شد چو آژیری کنارم دیده تا بارید اشک آژیر در ماهیتی یا خود جگر شد لشک لشک. اسدی (از جهانگیری)
صدای کفش های پاشنه خوابیده و نعلین به هنگام راه رفتن. چلک چلک. چلپ چلپ. صدای راه رفتن کسانی که نعلین و اقسام دیگر کفشهای پاشنه خوابیده به پادارند. صدای به زمین کشیدن پاشنه های کفش راحتی یا نعلین هنگام راه رفتن. و رجوع به چلک چلک و چلپ چلپ شود، صدای تخمه شکستن. صدایی که از پیاپی شکستن تخمۀ هندوانه و خربوزه و جز آن برخیزد. تلیک تلیک. چلک چلک. و رجوع به چلک چلک شود
صدای کفش های پاشنه خوابیده و نعلین به هنگام راه رفتن. چلک چلک. چلپ چلپ. صدای راه رفتن کسانی که نعلین و اقسام دیگر کفشهای پاشنه خوابیده به پادارند. صدای به زمین کشیدن پاشنه های کفش راحتی یا نعلین هنگام راه رفتن. و رجوع به چلک چلک و چلپ چلپ شود، صدای تخمه شکستن. صدایی که از پیاپی شکستن تخمۀ هندوانه و خربوزه و جز آن برخیزد. تلیک تلیک. چلک چلک. و رجوع به چلک چلک شود